۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلنوشته عاشقانه دلتنگی» ثبت شده است

دلنوشته شبانه

این پست گفتم ی خاطره تعریف کنم

واقعا خودم در تعجبم از این رفتاری ک در سن 15سالگی از خودم نشون دادم :|

خب اول ی مقدمه بگم ما 5تا خواهر و برادریم و من بچه چهارم و دختر دوم ینی اول خواهرم بعد دوتا برادرا بعد من بعد هم ریحان

سال 83خواهرم و برادر بزرگم ازدواج کرده بودن

ادامه مطلب...
۰۸ فروردين ۹۵ ، ۰۲:۲۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
imani imani

دلم تنگه

آخ که کجایی...

در کدامین بی راهه گمت کرده ام...

بی هدف مدادی برمیدارم...

صحفه های زندگیم را بی سمت و سو

خط خطی میکنم...نام تو را از میان تمام خط خطی های

روزگارم پیدا میکنم...

کجایی بانو.

رفتی و هیچ نگفتی درمانده ای اینجا تنها ماند

ان موقع که رفتی...

برگ ها نوید روییدن داشتند و زندگی

غنچه ها به هوای تازه ی بهار شکوفه میدادن

گوشه کنجی از این خانه مینشینم و سرم را با کتاب های

عجق وجق گرم میکنم .

امروز به هوایت یک پیتزا با همان سس و نوشیدنی خوردم.

خیلی وقت است ذائقه ام فقط یک پیتزا میخواهد

امروز صدایت را شنیدم 

چقدر دلنشین و بود شاد

کاش جوابت را میدادم

تا از دالان و راه های پرپیچ و خم درونم

پی به افکارم ببری

بی سمت و سو...

بی جهت...

تنها...

راه تورا میخواند...کاش بودی...

۲۵ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۰۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
imani imani

دلنوشته

"برنامه هاتون به کجا رسید؟؟"

"اهداف بلندمدت رو مشخص کردی؟؟"

"چیکار میکنی ؟ کارات به کجا رسید؟؟"

و 

و

جواب میدهم :

"دارم اهداف بلند مدتم رو مشخص میکنم "

"دارم برنامه های کللی و جزئیم رو مشخص میکنم"

"هنوز جدول زمانی ندارم تا چندروز دیگه مشخص میکنم "

"اینکه کی میام  رو بعدا بهت میگم "

......


این روزها باید افسار نفس سرکشم را بگیرم و ببندمش به همین تکه اهن سفید چسبیده به دیوار!!

این روزها باید شتر درونم را پنج لا کنم و بتپانمش در یک شیشه ی چندسانتی متری و درش را محکم ببندم  تا مقداری کم کرده باشم از غرور و منیتش!

این روزها باید جام زهری بنوشم و به قتل برسانم ترسهای دروغین درونم را!

این روزها باید بروم به ماموریت ... کشیک شب .... 

انگار که قفس باغ وحش درونم باز شده باشد و از هر سویی ندایی بیاید ! شتر درونم  رم کرده باشد ... منم منم راه انداخته باشد !

این شتر را باید فراری بدهم !! وگرنه تمام برج های تریلیون تومانی ساخته شده ی درونم را لگدمال خواهد کرد...

این روزها باید کم رنگ بشوم . انقدر کم رنگ که محو شوم در تو . که فقط تو بمانی و دیگر هیچ !

۲۵ بهمن ۹۴ ، ۰۰:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
imani imani