نامه ای برایم بنویس


از اخرین باری که نامه پستی دریافت کرده اید چقدر می گذرد؟ آیا اصلا تاکون نامه دریافت کرده اید؟

در گذشته تنها امکان ارتباط در بسیاری از موقعیت ها و شرایط تنها ارسال نامه بود بخصوص در دوران هشت سال جنگ ایران و عراق

نامه ای برایم بنویسید

در این سالها خانواده ها برای سربازان و سربازان برای خانواده هایشان نامه های زیادی می نوشتند اما امروزه با پیشرفت فن اوری های ارتباطی، دیگر از نامه برای ارتباط با یکدیگر استفاده نمی کنیم

تلفن و تلفن همراه، مسنجرهای قدرتمندی مانند اینستا گرام، تلگرامف وات آپ و .......

ادرس گیرنده: تهران.نزدیکی خیابان ولیعصر.کوچه ای که سرش کتاب فروشی و شیرینی فروشی دارد.خانه ای که روبرویش با پنجره ی باز دختری سنتور می نوازد، زنگ آخر،آقای همیشه تنها

سلام آقای د... عزیز

شب بخیر

این اولین نامه ایست که برایت مینویسم.

تصمیم دارم برایت بفرستمش...یعنی پست اش کنم.

فقط نمیدانم باید روی پاکت چه بنویسم که برگشت نخورد. مثلا اگر بنوسم برسد به دست.....،پستچی آنقدر وجدان دارد که بفهمد دختری که این نامه را نوشته چقدر دلش میخواسته این نامه برسد به دست صاحبش. کاش پستچی نامه ام را میدیدم...بعد به او خیلی سفارش می کردم که نامه ام را خیلی سفارشی به مقصد برساند...بعد از او میخواستم که حتما حتما بعد اینکه به دست صاحبش که سرانگشتان صاف دارد، رساند از او امضا بگیرد...بعد کف دستم را نشانش میدادم و می خواستم با دقت نگاه کند...می گفتم ببین حواست را جمع کن. این دوخط موازی با خطوط مورب رویش امضای محبوب دل من است...حتما خودش دفترت را امضا کند...حتما به دست خودش برسد...بعد ببین چه لباسی پوشیده است...آن چهارخانه ی آبی که روز آخری پوشیده بود یا آن لباس سبزی که بی من خریده بود یا آن لباس کرم رنگی که توی عکس تنش بود و من عاشقش بودم یا....

کاش آن پیراهن چهارخانه ی ریز خاکستری به تنش باشد...اگر همان بود بگو نشان به آن نشان که سمت راستش لکه ی کوچک سرخ رنگی دارد...همان که آن روز ب من گفت چقدر به تو می آید...بگیر و بیاورش برای من باشد. بگو انگار کن ب دیوار مهربانی آویخته بودی اش...کسی فرسنگ ها دور از تو به شدت به داشتنش نیازمند ست.

اگر بود،شب ها وقت خواب می پوشیدمش...بعد که روی تخت دراز می کشیدم...دلم خیال می کرد در آغوشش خوابیده ام...بعد کم کمک آرام می شد...این دل خوشکنک کوچک برای من...تمام عالم برای تو باشد.

قرار بود در نامه ام با شما گپ بزنم..ولی با پستچی نامه ات بیشتر از خودت گفت وگو کردم...انگار نامه ام در آخر به او می رسد...به تو اما نه...

راستی حالت را نپرسیدم... حالت خوب است؟ روزگار آن روزهای خوش اش را که برایت کنار گذاشته بود، رو کرد؟ زندگی به تو لبخند می زند؟ تو چطور؟

حال مرا اگر جویا شوی، خوبم...ملالی نیست جز دوری و بی وفایی شما...جز بی خبری، تنهایی...جز دل گرفتگی مداوم...جز همین درد های دل من...جز همین که شما را ندارم...جز همین اشک های هرروزه...من خوب خوبم...

اتفاقات خوب هم می افتد... مثلا باورت نمی شود چند شب پیش از پنجره ی اتاقم ک آسمان را نگاه می کردم...دلم باران خواست...میدانم خدا شنید...چند لحظه بعد قطره های باران بهاری، شیشه های پنجره را پوشانده بود... .

یا همین پریشب بود که تورا دیدم...آمده بودی عید دیدنی ام...بعد برایت سیب پوست کندم..بعد بیدار شدم ...تو رفته بودی...

گاهی فکر می کنم...مثلا وقتی بمیرم...دیگر دوستت ندارم؟ چون کسی می گفت بعد از مرگ...همه ی دردها خوب می شوند...

برایت هر روز دعا می کنم...برای خوشبختی ات...و برای شادی زندگی ات...دعا می کنم روزها نور خورشیدت بیدارت کند.. و شب ها...نور مهتاب آرامت.

من نمیدانم چطور...اما نامه را حتما به دستت می رسانم...

با مهر


فراقم سخت می‌آید ولیکن صبر می‌باید


که گر بگریزم از سختی رفیق سست پیمانم


...

مهلا



پ ن: تمام شبو ب پسورد فکر کردم...این دخترک فراموشکار تو دیگه داره بزرگ می شه...خوشحالم که همین آدرسو ازت دارم...نامه هامو به همین آدرس پست می کنم...ب امید رسیدن به دستهای تو...

تماشایی ترین تصویر دنیا می شوی گاهی
دلم می پاشد ازهم ،بس که زیبا می شوی گاهی!

حضور گاه گاهت بازی خورشید با ابر است، 
که پنهان می شوی گاهی و پیدا می شوی گاهی!

به ما تا می رسی کج می کنی یک باره راهت را
ز ناچاریست، گرهم صحبت ما می شوی گاهی!

دلت پاک است اما با تمام سادگی هایت، 
به قصد عاشق آزاری ،معما می شوی گاهی!

تو را از سرخی سیب غزل هایم، گریزی نیست، 
تو هم مانند حوا ،زود اغوا می شوی گاهی!

از زمان نمی ترسم،

                            چون روزی می رسد

                                                      که دیگر زمان نمی تواند 

                                                                                                            مرا اندازه بگیرد.




۹۵/۰۱/۱۴ موافقین ۲ مخالفین ۰
imani imani

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی